به راستی تمرکز چیست ؟
متخصصان تمرکز را توجه کردن زیاد به علایق و فعالیت بر روی چیزی میدانند.
این تعریف خسته کنندهای است.
اما پشت این معنی، مفهوم مهمی پنهان است .
تمرکز چیست؟
برای تمرکز برروی یک چیز، شما باید خیلی چیزهای دیگر را نادیده بگیرید.
تمرکز تنها زمانی اتفاق میافتد که شما به یکی از انتخابهایتان بله و به تمام انتخابهای دیگرتان نه گفتهاید. به بیانی دیگر حذف کردن پیش نیاز اصلی تمرکز است. کاری که شما انجام نمیدهید تعیین میکند که چه کاری را میتوانید انجام دهید. البته که تمرکز به یک نهی همیشگی نیاز ندارد بلکه به یک نهی در لحظه نیاز دارد.شما همیشه میتوانید یک کار دیگر را بعدا انجام دهید اما در زمان حال تمرکز مستلزم این است که فقط یک کار را انجام دهید .
تمرکز کلید بازدهی است چراکه نه گفتن به بقیهی انتخابها این قابلیت را به شما میدهد که آن یک کار باقیمانده را به انجام برسانید.
وحال این سوال مهم:چطور میتوانیم برروی آن یک چیز مهم تمرکز کرده و بقیه چیزها را نادیده بگیریم؟
چرا نمیتوانیم تمرکز کنیم؟ اکثر مردم مشکل تمرکز ندارند بلکه مشکل تصمیم گیری دارند. منظور این است که اکثر انسانهای سالم، ذهنی دارند که توانایی تمرکز کردن را دارد فقط اگر حواس پرتی هارا از سر راهشان بردارند. تاحالا برایتان پیش آمده که کاری داشتید که حتما باید تمامش میکردید؟ چه اتفاقی افتاد؟ شما تمامش کردید چرا که محدودیت زمانی برایتان تصمیم گرفت. شاید شما پیش از این کارهایتان را به آینده موکول میکردید ولی یک بار موقعیت فوری پیش آمد و مجبور به تصمیم گیری شدید و انجامش دادید.
بجای انتخاب کردن یک چیز برای تمرکز کردن (که کار سختی است) ما معمولا خودرا قانع میکنیم که انجام دادن چند کاربصورت همزمان بهترین انتخاب است؛ ولی اینکار بیفایده است.
در ادامه دلیلش را آوردهایم…
داستان چندکاره بودن
اساسا ما میتوانیم دوکار را همزمان باهم انجام دهیم مثلا در حالیکه داریم آشپزی میکنیم، تلوزیون نگاه کنیم یا در حالیکه داریم با تلفن صحبت میکنیم ایمیلمان را پاسخ دهیم.
چیزی که غیر ممکن است، این است که بتوانیم همزمان روی دو چیز متمرکز شویم. شما یا دارید به صدای تلوزیون گوش میدهید و صدای ریختن پاستا از قابلمه صدای پس زمینه است. یا توجهتان به قابلمهی پاستا است و صدای تلویزیون صدای پس زمینه است. در هر لحظه شما روی یک چیز یا یک چیز دیگر متمرکز هستید.
انجام همزمان کارها ذهن شمارا مجبور میکند که تمرکزش را خیلی سریع ازکاری به کار دیگر تغییر دهید.
اگر ذهن انسان قادر بود این تغییر را بصورت یکپارچه انجام دهد مسالهی مهمی نبود ولی نکته اینجاست که ذهن ما این قابلیت را ندارد. تابحال برایتان اتفاق افتاده که در حال نوشتن ایمیل باشید و یک نفر مزاحمتان شود؟ وقتی مکالمه تان تمام میشود و شما برمیگردید سراغ نوشتن ایمیل چند دقیقهای طول میکشد تا موقعیتتان را بازیابید و به یاد بیاورید که قصد داشتید چه چیزی بنویسید و به مسیرتان بازگردید. وقتی همزمان چند کار انجام میدهید هم چنین اتفاقی میافتد. اینکار شمارا مجبور میکند که هر دفعه که یک کار را متوقف میکنید و به سراغ کار دیگر میروید یک هزینه ی ذهنی پرداخت کنید. در اصطلاحات روانشناسی به این هزینه ی ذهنی بهای تغییر گفته میشود. بهای تغییر یک وقفه در عملکرد است که وقتی ما تمرکزمان را از چیزی به چیز دیگر تغییر میدهیم تجربه اش میکنیم. در سال 2003 در مجلهی بینالمللی مدیریت اطلاعات، تحقیقی منتشر شد مبنی بر اینکه وقتی فردی هر 5 دقیقه یکبار ایمیلش را چک میکند بطور معمول 64 ثانیه طول میکشد تا بتواند پس از چک کردن ایمیل دوباره کار قبلیاش را از سر بگیرد. به بیانی دیگرما تنها بخاطر یک ایمیل به ازای هر 6 دقیقه 1 دقیقه از وقتمان را تلف میکنیم. حال با بیشتر شدن شبکههای اجتماعی این حواس پرتی بیشتر شده و پیرو آن هدر رفت زمان نیز بیشتر خواهد شد.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.