نوآوری، محور تغییر در سازمان ها

در مسیر رقابت برای توسعه و حتی بقا در دنیای کسب و کار امروز، توجه به اصل تغییر و همسویی با تحولات بیرونی امری بدیهی به نظر می رسد. در واقع تنها سازمان هایی پابرجا و موفق خواهند بود که بتوانند کیفیت را در درون خود نهادینه نمایند و بدلیل ماهیت سیال و نسبی کیفیت، توجه به اصل تغییر برای پابرجایی یا موفقیت لازم خواهد بود. اما تغییر به خودی خود و در کنار مزایایی که ایجاد می کند می تواند منشا بی نظمی و دردسرهای بی پایان در سازمان هایی باشد که بدون برنامه و هدف، دست به تغییر می زنند.

تغییر در سازمان ها می تواند در یکی از عنصر زیر صورت گیرد:

  • تغییر در افراد و منابع انسانی
  • تغییر در ساختارهای سازمان
  • تغییر در تکنولوژی

علت بروز تغییر در سازمان مربوط به هر عنصری که باشد می تواند به دلایل مختلفی صورت گیرد. الزامات قانونی و حکومتی، شرایط اقتصادی، شرایط رقابت در بازار، تغییر ارزش های جامعه و عوامل خارجی از این دست هر یک می تواند موجبات و ضرورت ایجاد تغییر در سازمان را فراهم کند. بی توجهی به این علائم و پالس های ارسال شده از محیط پیرامونی سازمان ها می تواند منجر به زیان، افول و حتی سقوط سازمانی به ورطه نابودی شود. شرکت Kodak مخترع اولین دوربین‌های عکاسی دستی بود که موجب عمومیت یافتن هنر عکاسی شد و از قدیمی‌ترین و معروف‌ترین تولیدکنندگان تجهیزات و مواد عکاسی در جهان به شمار می‌رفت و تصاویر نخستین فرود انسان بر کره ماه توسط یکی از دوربین‌های این شرکت تصویربرداری شد. ارزش سهام کداک که مشهورترین شرکت عکاسی قرن بیستم محسوب می‌شد در پانزده سال از ۳۱ میلیارد دلار به کمتر از ۱۵۰ میلیون دلار کاهش یافت و نیروی کار شاغل در آن نیزبه 10%  تنزل پیدا کرد و درنهایت این شرکت در سال ۲۰۱۲ اعلام ورشکستگی کرد! دلیل اصلی ورشکستگی این شرکت را ناتوانی آن در تطبیق با پیشرفت‌ها و تحولات بنیادین دنیای عکاسی در پی ورود دوربین‌های دیجیتال دانستند. واضح است اعطای عناوین اولین، بهترین، مشهورترین، پرسودترین و … به شرکتی مانند کداک نیز نتوانست آن را از قرار گرفتن در مسیر سقوط نجات دهد. اما سوال اینجاست: آیا هر تغییری سبب نجات یافتن کداک از رسیدن به چنین سرنوشتی می شد؟

باید توجه داشت کلید رهایی از سردرگمی در آینده نامعلوم ناشی از تغییرات مستمر و فرار از دریای مواج تغییرات بی هدف، مفهوم “نوآوری ” است.

پیش از پرداختن به موضوع نوآوری به عنوان محور تغییرات سازمان، به مهمترین علت عدم توفیق سازمان ها در دستیابی به اهداف تغییر-محور خود می پردازیم که عبارتست از “مقاومت در برابر تغییر”. جالب است بدانیم با تمام توضیحات و شرحی که نسبت به لزوم تغییر در سازمان ها وجود دارد، مقاومت در مقابل تغییر سد محکمی در برابر پیشبرد برنامه های تغییر می باشد. در واقع در عمده سازمان ها، مدیریت برنامه های تغییر نسبت به مدیریت مقاومت در برابر تغییر از اهمیت پایین تری برخوردار است.

بدیهی است که حمایت کارکنان سازمان در اجرا و موفقیت هر طرح تغییر نقش بسیار مهم دارد. اما به دلایل زیر کارکنان مستعد ایجاد مقاومت در برابر تغییرات سازنده درسازمان هستند:

  • ابهام و عدم قطعیت کارکنان نسبت به روند و هدف تغییر در سازمان
  • ترس کارکنان از بروز زیان های شخصی برای آنان
  • عدم اعتقاد و اراده شخصی به تغییر

غلبه بر این مقاومت ها نیازمند سطحی از آگاهی نسبت به سازمان و پیاده سازی تکنیک هایی نظیر مشارکت دادن کارکنان در برنامه تغییر، آگاهی دادن و جذب همراهی آنان، تخصیص و تشریح امتیازاتی که در اثر تغییر نصیب آنها می شود، آموزش کارکنان برای انجام برنامه های مورد نظر می باشد. اما در بسیاری از مواقع غلبه بر تغییر، خود نیازمند خلق و نوآوری در روش های اجراست.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *